پرداخت خاطرات جنگ از چه وجه ضروری است؟
اهمیت ثبت خاطرات جنگ امری بدیهی است. هر ملتی که گذشتهای نداشته باشد نمیتواند آینده خوبی بسازد، مخصوصا اگر آن گذشته درخشان باشد. ما چنین گذشتهای داشتهایم و با دست خالی هشت سال مقابل دنیا مقاومت کردیم و نگذاشتیم یک وجب از خاکمان را دشمن تصاحب کند و یک سانتیمتر از کشور به دست بیگانگان بیفتد. نگارش این حماسهها، دلاوریها و پاسداریها از خاک و دین و انقلاب اسلامی امری بدیهی است. ضمن اینکه پرداخت به خاطرات جنگ از مطالبات مقام معظم رهبری است که فرمودند: «تاریخ جنگ را کسانی که در جنگ حضور داشتند بنویسند چراکه اگر ننویسند دیگران برای شما مینویسند».
اولویتتان در ثبت خاطرات افرادی که در جنگ حضور داشتند چه بود؟ آیا معیارهای خاصی در نظر داشتید؟ وجه اشتراک این افراد در چیست؟
در جنگ هشت ساله دو دسته افراد حضور داشتند که یا فرمانده بودند یا غیرفرمانده. من به لحاظ حضورم در قرارگاه، با فرماندهان ارشد و عالی سپاه ارتباط داشتم و این افراد از دوستان و فرماندهان من به شمار میرفتند بنابراین بعد از جنگ و وقتی میخواستم به تدوین تاریخ شفاهی مشغول شوم به سراغ خیلی از افرادی که در ردههای بالا بودند از جمله علی شمخانی، محسن رضایی و احمد سوداگر رفتم و به واسطه ارتباط نزدیکی که با آنها داشتم ثبت و تدوین خاطرات را شروع کردم. به عبارتی دیگر ویژگی مشترک افرادی که تاکنون خاطراتشان به دست من در قالب کتاب منتشر شده، ارتباط من در دوره جنگ با آنها بوده است.
البته ثبت خاطرات صرفا با شخصیتها و فرماندهان جنگ ادامه پیدا نکرد و من طی سالهای بعد با کسانیکه سِمَت فرماندهی نداشتند و از افراد عادی بودند یا به عنوان رزمنده در جبهه حضور داشتند هم جلسات، ملاقاتها و مصاحبههایی داشتم و خاطرات و مطالبشان را ضبط و تدوین کردم که این روزها در مرحله انتشار است.
شنیدنیترین خاطرهای که از جنگ در مصاحبهها، شنیدید چه بود؟
شیرینترین خاطرهای که در گفتوگو با فرماندهان بخصوص محسن رضایی مطرح شد این بود که از دهم اردیبهشتماه که عملیات بیتالمقدس آغاز شد تا اوایل خردادماه ما امیدی برای انجام عملیات جدید و آزادسازی خرمشهر نداشتیم اما طی یک یا دو روز به امداد الهی کاملا نتیجه نبرد تغییر میکند. در کمال ناباوری احمد کاظمی در بیسیم به محسن رضایی میگوید که در خرمشهر حضور دارد و حسین خرازی هم از حضور خود در این شهر اطلاع میدهد و نتیجه این امر اتفاق بیبدیلی شد که در خرمشهر رخ داد. این شیرینترین خاطرهای است که در طول هشت سال دفاع مقدس، فرماندهان بخصوص محسن رضایی از آن یاد میکنند.
تلخترین خاطره چه بود؟
عملیات عدمالفتح در سال ۱۳۶۳ در دل عملیات بدر که منجر به شهادت مهدی باکری شد، تلخترین خاطره جنگ بود. تلخترین اتفاق جنگ هم مربوط به ۲۷ تیرماه سال ۱۳۶۷ بود که قطعنامه ۵۹۸ توسط امام (ره) قبول شد.
مهمترین شاخصهای که در ثبت خاطرات جنگ در نظر میگیرید و باعث جذابیت کتابهایتان برای مخاطب جوان و تجدید چاپ بیش از ۱۰ باره آثاری چون «جادههای سربی» شده، چیست؟ به عبارتی دیگر چه وجه از خاطرهنگاریها باعث شده تا کتابهایتان برای مخاطب خواندنی شود؟
در ثبت و تدوین خاطرات، به وجه انسانی در جنگ توجه ویژهای دارم. به عبارتی دیگر کسانی که در جنگ تحمیلی حضور داشتند، ربات نبودهاند بلکه انسانهایی بودند که روایت زندگیشان در جنگ، کتاب شده یعنی آنها هم عاشق میشدند، دلشان برای همسر و فرزند و خانه تنگ میشده است. روایت انسانی یعنی بخشی از طول زندگی دنیوی افراد، در زمان و فضای جنگ گذشته است و نگاه نظامی صرف نیست. من در کتابهایم مخاطبم را وارد فضایی میکنم که همسر در پشت جبهه و مرد در داخل جبهه در حال روایت و به تصویرکشیدن زندگی است و همین امر هم برای خواننده جذاب است. وقتی زندگی افراد در جبهه توام با دلاوری، شهادت، اسارت، مفقود شدن و افتخارات ملی میهنی باشد مخاطب تمایل بسیار زیادی برای خواندن کتاب خاطرات جنگ پیدا میکند.
ما فکر میکنیم مردان جنگ انسانهای جنگجوی فارغ از دغدغههای زندگی هستند در حالیکه خاطرات جنگ شامل زندگی در دل جنگ است و رزمندگان و افراد در میدان نبرد عاری از عاطفه و عشق و عاشقی نیستند بلکه چه بسیار ازدواجها و تولدها که در دل همین جنگ اتفاق افتاده است. وقتی خاطرات علی اصغر گرجیزاده رئیس ستاد سپاه ششم نیروی زمینی سپاه را در کتاب «زندان الرشید» میخوانیم دلتنگیهای یک اسیر در زندان الرشید عراق برای همسرش را درک میکنیم یا در کتاب «گمشده من» که یادکرد سرلشگر علی هاشمی به روایت محسن رضایی است، وقتی شبِ ازدواج علی هاشمی به تصویر کشیده میشود میفهمیم که مردان جنگ، صرفا افرادی نبودند که زندگیشان در جنگ خلاصه شده باشد.
در جنگ اتفاقات بزرگی افتاده که ردپای زندگی را به تصویر کشیده و این امری است که در دیگر جنگها وجود ندارد. ما در جنگهای دنیا بیشتر وحشیگری، قتل، تجاوز، غارت را میبینیم در حالیکه در جنگ ما عاطفه، انسانیت و عاشقی وجود دارد که همین امر جنگ ایران را متمایز از جنگهای دیروز و امروز دیگر کشورها میکند. بر همین اساس هم باید گفت که جنگ ما جنگی استثنایی بوده است.
گفتنی است، محمدمهدی بهداروند متولد اول مردادماه سال ۱۳۴۲ است. وی فارغ التحصیل دکترای جامعهشناسی با گرایش مردمشناسی از دانشگاه علوم پزشکی فاطمیه است. او قائم مقام دانشگاه علوم پزشکی فاطمیه، عضو هیئت تحریریه مجله «یاس» و«پیام زن»، استاد حوزه و دانشگاه و نویسنده کتابهای پرمخاطبی چون «زندان الرشید»، «گمشده من»، «به داد ما برسید» و «جادههای سربی» است که از سوی انتشارات سوره مهر به چاپ رسیده است.
نظر شما